آزادگی امام حسین از منظر دشمناین مقاله درباره عزت و آزادگی امام حسین علیهالسّلام در مقابل دشمن و اعتراف دشمن بر پیروزی نهضت حسینی است. ۱ - دشمن خشناسناد حماسه ساز عاشورا نشانگر این حقیقت است که حسین علیهالسّلام و یاران آزادهاش در گذر زمان در برابر استبدادی ددمنش و خون خوار و سپاهی دژخیم و بی شمار در بیابانی خشک و سوزان رو به رو شدند. دشمن هر آن چه در توان و امکان داشت بسیج کرد و با همه امکانات از جنگ روانی و بمباران دروغ و تحریف و کتمان حقایق و ترور شخص و هدف تا بستن آب بر روی کودکان وبیماران، خشونت و بی رحمی بی حد و مرز و کشتن و اسب تاختن بر بدنها و شکنجه و مثله کردنها و با آنچه در تصور نمیگنجد کوشید تا نهضت آزادی خواهانه و ذلت ستیز عاشورا را به پذیرش تسلیم و تحقیر و رای دادن به مدیریت به سبک استبدادی و امضای اسارت مردم مجبور سازد، اما سرانجام در برابر اراده شکست ناپذیر حسین علیهالسّلام جز شکست و رسوایی ابدی چیزی ندروید! ۲ - عزت حسینی از نگاه دشمناین حقیقت درخشان حتی در گزارش و سخنان دشمن نیز آمده است؛ به عنوان نمونه: «حمید بن مسلم» از گزارشگران رویداد عاشورا در وصف شکوه و شکست ناپذیری پیشوای آن میگوید: «فوالله لقد شغلنی نور وجهه و جمال هیبته عن الفکرة فی قتله.» [۱]
قصه کربلا، ص۴۴۹.
«به خدای سوگند که فروغ فروزان سیمای حسین و جمال و هیبت او به گونهای مرا مجذوب و واله ساخته بود که اندیشه کشتن او را از یاد بردم!» (آنان که به چشم خویش دیدند تو رارفتند و به پای دل رسیدند تو را و آن کـوردلان که بـر دلت تیـر زدنددیـدند تـو را ولـی ندیـدند تـو را!) ۳ - نکوهش سپاه امویپس از رویداد جانسوز عاشورا، یکی از منتقدان، برخی از سپاه شوم اموی را نکوهش کرد که ننگ و نفرین بر شما! چگونه فرزندان پیامبر را آن گونه ناجوانمردانه قتل عام کردید؟ او پاسخ داد: «دوست من! بیهوده سخن مگو! اگر تو نیز آن روز آنچه را ما با آن روبه رو شدیم میدیدی، جز جنایت و بیدادی که از ما سر زد از تو سر نمیزد؛ چرا که ما باگروهی کم شمار رو به رو شدیم که دست هایشان بر قبضه شمشیر بود و شیرآسا از هر سو، جنگاوران و رزمندگان را به خاک هلاک میافکندند و خود را بی هیچ هراسی به دریای مرگ میزدند! آنان مرد میبودند که نه در برابر ثروت و مقام سر فرود میآوردند و نه امان و امان نامه و نه زور و خشونت و مرگ! چیزی نمیتوانست میان آنان و مرگ هدفدار یا چیرگی بر حکومت مانع شود و اگر ما اندکی در برابر آن ارادههای مصمم و شکست ناپذیر کوتاه میآمدیم جان همه سپاه اموی را میگرفتند! با این وصف ای بی مادر! ما تیره بختان چه میتوانستیم انجام دهیم؟» ۴ - خشم دشمن از عزت امام سجادپس از ورود کاروان اسیران به کاخ پوشالی «عبید» در کوفه، او بر آن شد تا با تحریف و دجالگری، ننگ کشتار پیشوای آزادی و یاران آزادی خواه او را از دامان خود و رژیم خودکامه اموی بزداید و کار را به تقدیر و خواست خدا نسبت دهد، که امام سجاد علیهالسّلام با این که جسم نازنینش در بند بود، با به هیچ انگاشتن خشونت و بیداد حاکم، لب به بیان حقیقت گشود و روشنگری کرد که آنان را نه خدا، که سپاه استبداد قتل عام کرد! این جا بود که آتش کینه و خشم «عبید» از منطق ستم ستیز و روح تسخیرناپذیر نهضت عاشورا زبانه کشید و نعره برآورد که تو هنوز هم جرات و جسارت آن را داری که در تالار کاخ من، هر چه گویم، پاسخ دهی و از برنامه و راه و رسم پدرت دفاع کنی؟! ۵ - اعتراف دشمن بر عزت حسینیبدین سان خشنترین دژخیم استبداد لب به عزت و شکست ناپذیری نهضت عاشورا گشود و به واماندگی و شکست خشونت و استبداد، اعتراف کرد. هنگامی که پیشوای آزادی گام به میدان دفاع نهاد، پس از روزها تشنگی و تلاش و بدرقه دردناک یاران راه و تحمل آن شرایط دشوار محاصره و پیکار نابرابر، طبق روال عادی باید خسته و تسلیمپذیر و دارای روحیهای درهم شکسته باشد و در برابر دهها هزار نفر دستها را به نشان تسلیم بالا برد، اما شگفتا! که وقتی سپاه استبداد با او رو به رو شد، شهامت و شجاعت و قدرتی را در برابر خود یافت که هرگز تصور نمیکرد! هر کس به انگیزه شرارت پیش رفت، لحظهای مهلت نیافت؛ از این رو «عمر بن سعد» فریاد کشید: مادرهایتان در مرگتان بگریند، میدانید به جنگ چه کسی رفتهاید؟ این فرزند بزرگ ترین قهرمان اسلام و کشنده عرب است؛ «هذا ابن قتال العرب.» بدین سان به شکوه و شکست ناپذیری آن حضرت اعتراف کرد. «شمر»، خشنترین فرمانده سپاه استبداد در اعتراف به آزادگی و شکست ناپذیری حسین علیهالسّلام گفت: به خدای سوگند که او روح تسخیرناپذیر پدرش علی را در کالبد دارد. [۴]
بحارالانوار، ج۴۵، ص۵۰.
بدین سان نهضت عاشورا نه تنها در منطق و منش، سربلند و سرفراز درخشید که در جهاد و دفاع نیز شکست ناپذیر شد. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه کلام و عقاید، برگرفته از مقاله قرآن و جلوه های عزّت و آزادگی در نهضت امام حسین علیه السلام |